این کنسرت کوچک رومیزی تو دفتری جذاب و جالب رو از دست ندید! در رادیوی ملی آمریکا
کی میگه موسیقی ایرانی حرکت و سرعت نداره پس اینا چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
Colors Of Transcendence
بر من گذشتی* سر بر نکــــردی
از عشق گفتم*بـــــاور نکـــــردی
دل را فــــــکندم*ارزان بــه پـــایت
سودای مهـرش*در ســــر نکردی
گفتم گــــلم را*می بویی از لطف
حتی به قهرش*پـــرپـــر نـــکردی
دیدی سـبویی*پـــــــر نوش دارم
باتشنگـــی ها*لـــــب تـر نکـردی
هنگام مـستی*شور آفــــرین بود
لطفی که با مـا*دیگر نکــــــــردی
آتش گــــــرفتم*چــون شاخ نارنج
گفتم: نظـر کن!*سر بر نکــــردی
استاد محمد رضا شجریان خواننده
تهمورث پور ناظری تار و همخوان
سهراب پور ناظری کمانچه و همخوان
رابین واسی پرکاشن
در رادیو ملی آمریکا
آنلاین در آپارات ببینید!
بخوانید و بیشتر بدانید :
تصنیف از عشق به صورت تصویری انتشار یافته. این تصنیف در استودیوی
Tiny Desk Concerts اجرا شده و در آن در کنار آواز استاد شجریان، تهمورس
پورناظری نوازندگی تار، سهراب پورناظری نوازندگی کمانچه و رابین واسی
نوازندگی سازهای کوبهای را برعهده داشتهاند. این اثر شامل پنج قسمت
متوالی میباشد (بر من گذشتی (سیمین بهبهانی) – تک نوازی سازهای کوپهای (تک نواز: رابین واسی) – هر که دلارام دید (سعدی شیرازی) – تو که خورشید اوج دلربایی (باباطاهر) – ای داد از این دل)
تصنیف بت محبوب من
رفته به سفر یارم، یارم به سفر رفته |
|
ای دل چه کنم تنها، تنها چه کنم ای دل |
دلبر صنمی شیرین، شیرین صنمی دلبر |
|
آذر به دلم بر زد، برزد به دلم آذر |
چشمش ببرد دلها، دلها ببرد چشمش |
|
باور نکند خلق آن، خلق آن نکند باور |
مسته صنما چندین، چندین صنما مسته |
|
می زن به طرب با من، با من به طرب می زن |
تصنیف صدای جهان
پرده بگردان و بزن ساز نو |
|
هین که رسد از فلک آواز نو |
برجه ساقی و طرب آغاز کن |
|
وز می کهنه بنه آغاز نو |
زخم چو بر دل رسید، دیده پراز خون چراست |
|
چون تو درون دلی، نقش تو بیرون چراست |
خود به جهان در، مرا، یک دلکی بود و بس |
|
چون همه ما یک دلیم، قصد شبیخون چراست |
تصنیف نور
منشین چنین زار و حزین چون روی زردان |
|
شعری بخوان، سازی بزن، جامی بگردان |
آن کو به دل دردی ندارد آدمی نیست |
|
بیزارم از بازار این بی هیچ دردان |
تصنیف از عشق
بر من گذشتی سر بر نکردی |
|
از عشق گفتم باور نکردی |
دل را فکندم آسان به پایت |
|
سودای مهرش در سر نکردی |
گفتم گلم را میبویی از لطف |
|
حتی به قهرش پرپر نکردی |
دیدی سبویی پر نوش دارم |
|
با تشنگیها لب تر نکردی |
یادت به هر شعر منظور من بود |
|
زین باغ پرگل منظر نکردی |
هنگام مستی شور آفرین بود |
|
لطفی که با ما دیگر نکردی |
سیمین بهبهانی (عدم اطمینان درمورد بیت پنجم)
هر که دلارام دید از دلش آرام رفت |
|
باز نیاید خلاص هر که در این دام رفت |
یاد تو میرفت و ما عاشق و بیدل شدیم |
|
پرده برانداختی کار به اتمام رفت |
مشعلهای برفروخت پرتو خورشید عشق |
|
خرمن خاصان بسوخت خانگه عام رفت |
گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی |
|
آخر عمر آن دمست باقی ایام رفت |
سعدی شیرازی
تو که خورشید اوج دلربایی |
|
چنین بیرحم و سنگین دل چرایی |
به اول آن همه مهر و محبت |
|
به آخر راه و رسم بی وفایی |
اگر آیی به جانت وا نوازم |
|
وگر نایی ز هجرانت گدازم |
بیا دردی که داری بر دلم نه |
|
بمیرم یا بسوزم یا بسازم |
درخت غم به جانم کرده ریشه |
|
به درگاه خدا نالم همیشه |
عزیزان قدر یک دیگر بدانید |
|
اجل سنگ است و آدم مثل شیشه |
باباطاهر
ای داد از این دل، بیداد از این دل |
|
افغان از این دل، فریاد از این دل |